هفت خوان

82 درصد مخاطبان گفتند لحنتان عالی و معرکه است. حال چه ایده ای برای آیندۀ وبلاگ دارید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 160
کل نظرات : 530

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 35
باردید دیروز : 41
بازدید هفته : 82
بازدید ماه : 76
بازدید سال : 1599
بازدید کلی : 196541

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان WWW.chepiha.LoxBlog.Com و آدرس chepiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 41
بازدید هفته : 82
بازدید ماه : 76
بازدید کل : 196541
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 530
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

جزیره قشم اخبار جزیره قشم
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : Chepih
تاریخ : پنج شنبه 14 مهر 1390
نظرات

 

1 . اولین خوان زندگی هر خردسال و نوجوانی در این دوره زمانه یه چیزی است که از آن با نام مستعار " فلک " نام برده می شود. نمی خواستیم این خوان را دقیق ذکر کنیم و به جزئیات آن بپردازیم چون هم فرصت مناسب برای پرداختن به آن فراهم نیست و هم اینکه از نظر عُرفی و اخلاقی موضوعی است که باید با آن محتاطانه برخورد کرد. چه بسا خیلی ها به قصد برخورد با آن و ریشه کنی آن، بحث هایی انجام داده اند ولی همان بحث ها برعکس، باعث ترویج آن شده است. فعلاً فقط همین کلمۀ فلک را داشته باشید. البته نه فلک به معنای آسمان و یا یکی از روش های تنبیه بلکه به معنایی دیگر. یکی از خوان ها گذر از همین مرحلۀ بحرانی است که امروزه یه کم سخت شده است.

 2 .رفتن به دکان محدِ کلاشینکف. میان این همه سوپر مارکت، آدمی زاد به هر حال گاه خواسته یا ناخواسته ( اغلب ناخواسته ) گذر مبارکش به آن مکان ترسناک می افتد. همان گذر کوتاه به تنهایی نقطه ای حساس و بحرانی در زندگی هر فردی است. به قول عبدلوی ما خودش یه پا خدمت سربازی محسوب می شود. بارها پیش آمده که طی همین مرحله، شرایط مناسب برای گرفتن معافیت نقص عضو، گیر مراجعه کنندگان آمده است. هر کس وارد آن کشتارگاه شد و سالم و زنده بیرون آمد خوان دوم هلر را با موفقیت پشت سر گذاشته است. در غیر این صورت خدا رحمتش کند.

3 . سربازی. درست است که از میان آشخور های پایه بوق هلر 99 درصدشان می افتند زندان شهر و عملاً خدمت نمی کنند و فقط  ..یر می رنند به نظام، ولی با این وجود هنوز سربازی یکی از خوان های مهم زندگی محسوب می شود. با ادامۀ این روند، و آسان و کشکی شدن خدمت، به زودی این خوان کلاً از لیست خارج خواهد شد. اما باز همین که کسی اراده کند برود خدمت جای تقدیر دارد.

4 . "نامزدی. پیدا کردن کِیس مناسب. و رقابت بر سر تیکه های موجود." از خدمت برگشته ای. سیاه تر و زشت تر از قبل و از دو طرف کمرِ سفتتان دو بال در آمده و همه چیز آماده است که بپری قاطی مرغ های آسمان آبی و نیلگون خلیج فارس. اما اگر خیال کرده اید پیدا کردن کیس مناسب کار هر چریک زشتلکی است، بدانید که اشتباه می کنید فجیع. باید بجنگی. بکشی. سر به نیست کنی. شب بیداری بکشی. از جانت مایه بگذاری و انواع ریسک ها را به جان بخری، شاید که یه چیزی گیرت آمد. اگر سالم اند، سیاه و زشتند. اگر زشت نیستند هزار تا عیب و نقص ظاهری دارند. اغلب دماغشان تو آفساید است. دماغشان مرتفع نباشد، لب و لوچه شان کج و کوله است. پوزۀ سالم داشته باشند، وزنشان سیصد کیلو است. تناسب اندام داشته باشند، تعادل روحی ندارند. روانی نباشند، قبلاً سه بار ازدواج کرده اند، چهارده تا بچه دارند. تا حالا ازدواج نکرده باشند، نازُکو و گِری هستند. گری و سوسول نباشند، وحشی و بد اخلاقند، پس از ازدواج پدرت را می آورند بیرون. خوش اخلاق باشند، آشپزی و خیاطی و... بلد نیستند. خانه داری بلد باشند، ملا صفت و مذهبی هستند. اذان که گفت با جارو از خانه تو را می اندازند بیرون که بروی مسجد. وسط خواب خوش برای نمازهای شب بیدارت می کنند و نه آهنگ ونه سیاوش قمیشی و نه فیلم و فوتبال. بیچاره ای. اگر ملا نباشند، سیاه و زشتند. برات هر روز و هر شب لوبیا درست می کنند. آخرش یکی از همین تیکه های مرگی گیرتان می آید. آن هم پس از کلی زد و خورد و کتک کاری با رقبای عشقی فراوان. برای این رقابت ها و درگیری های عشقی قدیمی و جدید که همه سرشار از جنجال هستند مطلبی مستقل خواهیم نوشت.

5 . گیریم که معجزه شد و نامزدی گیرت آمد. خر دخترش را مفت به تو میده؟ شغلت چیه؟ درآمد داری؟ چقدر؟ و بقیه شرط و شروط. پیدا کردن کار مناسب هم که با مدرک سیکل کار هر خر و گاوی نیست. باید بری زیر دست پتان بیل بزنی مثل خر. باید کَل بکَنی مثل سَخ. بروی توی بازار هم که سرحدی های سهار جوری روی مخ ناقصت راه پیمایی می کنند که خودتان هم حالیتان نمی شود چطور جنس را نصف قیمت به او دادید رفت.

6 . گیریم که یه کار خر حمالی مناسب هم گیرت آمد. اینجاست که خوان بعدی از راه می رسد. زمین و خانه. آن هم در این دوره زمانه که دزدی زمین و خرید و فروش با قیمت های سرسام آور و پارتی بازی و سهل انگاری و مسخره بازی شورا و خلاف های متوالی آنها بیداد می کند. اِوَزی های عوضی هم آمده اند از این بی قانونی و هر چی به هر چی بودن حداکثر استفاده را می برند و ... تا سه چهار خانوار هستند هیچ ولی بیشتر که شدند، شهر را به گند خواهند کشید... مگر زمین خوب گیرت می آید؟ شورایی که کفایت از سر و رویش می بارد تو را پرت می کند به اولویت آخر. تا اوزی هست، تا سرحدی های سهار هستند، تا رئیس پاسگاه درگهان و پسرانش هستند کی تو را آدم حساب می کند.( بزنیم تو کار شوراها چطوره؟ ) تازه خرج زیر بنا، دیوارها، سقف و ... اینها هیچ. برای هر غلطی که می خواهی بکنی باید مجوز بگیری. از همان مجوز های ..خمی. برای هر مجوز پاسکاری می شوی و کلی پول مفت به چند مفت خور بی شعور هم باید بدهی که چی؟ تا خر، برات امضا کند. زمین و خانه خودش به تنهایی یک هفت خوان است.هفت خوان که خوبه. هفتاد هزار خوان.

7 . اولین هفت خوان زندگی هر جوان بدبخت مجرد با ازدواج تمام می شود. تا بعد برود دنبال هفت خوان های متأهلی و فلاکت های بیشتر. عروسی، که خدا نصیبتان نکند. خودش از هفت خوان مختلف و متفاوت تشکیل شده است.

 

در مطلب آینده به آن مرحلۀ مهم و خطرناک خواهیم پرداخت. در ضمن سرمان شلوغ است. شاید گاه نتوانیم تا چند روزی برایتان مطلب جدید بگذاریم. اما می توانید به 35 مطلب قبلی مراجعه نمایید، دوباره آنها را بخوانید. به مرور ویرایش می شوند و تغییر می کنند. برایمان تبلیغ هم کردید اشکال نداره. نظر هم دادی، دادی. اشکال نداره.

وی ویل کام بَک نِکست ویک. بای.


تعداد بازدید از این مطلب: 232
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24


مطالب مرتبط با این پست

سلام. خوش آمدید. نظرات شما موجب دلگرمی ماست. سپاس.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود